حادثه تروریستی اهواز از طرفی در ادامه تحرکات محور شرارت (آمریکا، رژیم صهیونیستی، رژیم سعودی و…) برای بهم زدن اقتدار امنیتی_نظامی کشور است و از طرفی نیز در راستای تحرکات تروریستی_ضدامنیتی در استان هایی با ویژگی قومی_مرزی است.
در استانی همانند خوزستان پیمانکاری این تحرک تروریستی بر عهده گروهی همچون الاحوازیه است کما اینکه در استانی مانند سیستان و بلوچستان نیز گروهی مثل گروه عبدالمالک ریگی به استخدام سرویس های جاسوسی محور شرارت درمی آید.
نکته جالب اینکه این دو گروه رسما از چند سال قبل باهم توافقنامه امنیتی_تروریستی امضا کرده اند! البته طبق معمول سرویس های اطلاعاتی رژیم سعودی ذیل سرویس های جاسوسی آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و.. نقش واسطه را ایفا کرده است.
گروه های تروریستی فوق در ظاهر هرکدام ماموریت جغرافیایی متفاوت و داعیه دفاع از یک قوم ایرانی را برعهده می گیرند، ولی در پشت صحنه، سرویس های بیگانه برایشان هدف گذاری و هم افزایی مشترکی تعریف کرده و پس از هر اتفاقی رسانه های این کشورها سریعا با عوامل آن مصاحبه های متعدد ترتیب داده و از آنها تجلیل هم می کنند.
ملاحظه: طی چند هفته اخیر همزمان با تحرکات الاحوازیه در جنوب کشور، جیش العدل (باقیمانده های گروهک ریگی) نیز چندین بار تلاش کرده تا اقدامات تروریستی در جنوب شرق داشته باشد، ولی موفق نشده است.
این در حالی است که بر اساس اخبار منتشره در رسانه های معاند، در ماه های اخیر حاصل تلاش چند ماهه محور شرارت (شامل چند سرویس منطقه باآمریکا ورژیم صهیونیستی) باشکست تاریخی روبه رو شده و بکرات عوامل آنها در تور اطلاعاتی ایران گرفتار شده اند.
از سوی دیگر اقدام تروریستی اهواز نشان می دهد که جنگ اقتصادی دشمنان علیه نظام اسلامی ایران به طرز ناامیدکننده ای پیش می رود و در آستانه شکست قرار دارد چرا که این پروژه اگر موفق بود، سرویس های جاسوسی را مجبور به انجام اقدام کور تروریستی نمی‌کرد. آنهم در شرایطی که همواره پس از هر اقدامی این چنین، کشورهایی همچون آمریکا و هم پیمانانش در ایران منفورتر می شوند.
ضمن اینکه تلفیق گزینه اقدام تروریستی با دور جدید جنگ اقتصادی و همچنین همزمان با سنگین ترین عملیات روانی چند سال اخیر بر علیه کشورمان نشان می‌دهد که غرب و متحدین منطقه‌ای آن بیش از هرزمان دیگری همه توان خود را برای ابراز دشمنی پای کار آورده و دشمنان جمهوری اسلامی آخرین تیرهای خود را نیز در حال خرج کردن هستند.
نکته بارز و شایان توجه در بحث فوق اینکه حادثه اخیر هیچ دست آورد محسوس و ملموسی برای طراحان آن بهمراه ندارد و باگذشت زمان و مشخص شدن دست های پشت پرده آن، رژیم های آسیب پذیر و ناتوان منطقه و حامیان آنها در معرض پاسخ کوبنده ایران و گرفتن انتقام قرار می گیرند که این مسئله هزینه گزافی را به محور شرارت تحمیل می کند بعنوان نمونه رژیم لرزان امارات که یکی از سرکردگان آن آشکارا از اقدام تروریستی حمایت کرده، بیش از پیش دچار ترس و وحشت شده و منتظر اقدام متقابل ایران است. بنابراین در مجموع، حادثه تروریستی اهواز بیشتر به یک اقدام انتحاری شبیه است تا یک مسئله امنیتی.